کانون قرآنی-فرهنگی ولیعصر(عج)

فعالیت های قرآنی و مذهبی در جمعی صمیمی

کانون قرآنی-فرهنگی ولیعصر(عج)

فعالیت های قرآنی و مذهبی در جمعی صمیمی

زلف شیطان

یا من لا سلطان الا سلطانه

جلوی آینه مشغول شانه زدن به موهایم بودم. در منطقه عملیاتی که بیشتر بچهها کچل میکردند یا موهای ژولیده داشتند، موهای من..... صدای خنده آهسته مرا به خود آورد، برگشتم. شهید بابایی بود. گفت: الان چند دقیقه است که جلوی آینه ایستادهای و موهایت را چپ و راست میکنی. میدانی زیر هر تار مویت یک شیطان خوابیده؟ غرور این موها تو را جلوی آینه نگه داشته و فکر میکنی خوشتیپتر میشوی. ولی من عمدا سرم را با ماشین چهار تراشیدهام و یک قیافه معمولی به خود گرفتهام. قیافه معمولی، هیچ وقت انسان را مغرور نمیکند.

بر مال و جمال خویش غره مشو                               کان را به شبی برند و این را به تبی

یا من لایدوم الا ملکه

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد