کانون قرآنی-فرهنگی ولیعصر(عج)

فعالیت های قرآنی و مذهبی در جمعی صمیمی

کانون قرآنی-فرهنگی ولیعصر(عج)

فعالیت های قرآنی و مذهبی در جمعی صمیمی

تکبر مسری

یا کبیرا لایَصغُر

وقتی عبدا... ابن ام مکتوم که فقیر و نابینا بود وارد مسجد شد و خواست بنشیند، مرد ثروتمند، با چهره اخمو و ناراحت، خود را جمع و جور کرد و به سمت دیگر نشست تا با عبدا... بن مکتوم تماسی پیدا نکند. رسول خدا: فرمود آیا ترسیدی فقر و نابینایی او به تو سرایت کند؟

-         نه یا رسول ا...

-         آیا ترسیدی ثروت تو به او منتقل شود؟

-         نه یا رسول ا...

-         پس این چه حرکتی بود که کردی؟!

-         خطا کردم یا رسول ا... و برای جبران آن حاضرم نیمی از ثروت خود را به او ببخشم.

-         عبدا...! شنیدی؟ او حاضر است نیمی از ثروت خود را به تو ببخشد.

عبدا... بن ام مکتوب پاسخ عجیبی دارد: اما من حاضر نیستم این ثروت را دریافت کنم زیرا نگرانم خلق و خوی متکبرانه هم با این ثروت به من منتقل شود.

یا حافظاً لایَغفُل

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد