کانون قرآنی-فرهنگی ولیعصر(عج)

فعالیت های قرآنی و مذهبی در جمعی صمیمی

کانون قرآنی-فرهنگی ولیعصر(عج)

فعالیت های قرآنی و مذهبی در جمعی صمیمی

الم یان للذین امنو ان تخشع قلوبهم لذکر الله؟

یا من فی القبور عبرته

از مالک بن دینار سبب توبه‌اش را پرسیدند. گفت: دختر کوچکم را خیلی دوست داشتم. دخترم دوساله بود که مرد. خیلی غصه‌دار شدم.

یک شب جمعه شراب خوردم و بی‌نماز خوابیدم. خواب دیدم قیامت شده و یک افعی بزرگ و سیاه افتاده دنبال من. فرار کردم به سمت جهنم! پیرمردی را بین راه دیدم. گفتم: به من کمک کن. گفت: نمی‌توانم، ضعیفم، برو به سمت کوه.

.... دختر خردسالم به فریادم رسید. گفت: راه نجات یاد خدا و بندگی اوست. «الم یأن للذین آمنوا أن تخشعَ قلوبُهُم لذکر الله؟!» دخترم گفت: آن افعی اعمال بد تو بوده، قوی و بزرگ. آن پیرمرد اعمال خوبت، فرتوت و ضعیف.

مالک بن دینار می‌گوید: بیدار شدم و بیدار شدم.

                                               (معاد و قیامت، داستان‌های شهید دستغیب، ج2، ص17)

یا من فی الممات قدرته

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد