کانون قرآنی-فرهنگی ولیعصر(عج)

فعالیت های قرآنی و مذهبی در جمعی صمیمی

کانون قرآنی-فرهنگی ولیعصر(عج)

فعالیت های قرآنی و مذهبی در جمعی صمیمی

محبوبترین فرد

یا ربّ تحیّه و السلام

نامه‌ای به دست ابوذر رسید. آن را باز کرد و خواند. از راه دور آمده بود. شخصی به وسیله نامه از او تقاضای اندرز کرده بود. او از کسانی بود که ابوذر را می‌شناخت که چقدر مورد توجه رسول اکرم(ص) بوده، و رسول اکرم چقدر او را مورد عنایت قرار می‌داده، و با سخنان بلند و پرمعنای خویش به او حکمت می‌آموخته است.

ابوذر در پاسخ فقط یک جمله نوشت، یک جمله کوتاه: «با آن کس که بیش از همه مردم او را دوست داری، بدی و دشمنی مکن.» نامه را بست و برای طرف فرستاد.

آن شخص بعد از آنکه نامه ابوذر را باز کزد و خواند، چیزی از آن سر در نیاورد. با خود گفت، یعنی چه؟ مقصود چیست؟ با آن کس که بیش از همه مردم او را دوست می‌داری بدی و دشمنی نکن. یعنی چه؟ اینکه از قبیل توضیح واضحات است. مگر ممکن است که آدمی، محبوبی داشته باشد آن هم عزیزترین محبوب‌ها- و با او بدی بکند؟! بدی که نمی‌کند سهل است، مال و جان و هستی خود را در پای او می‌ریزد و فدا می‌کند. از طرف دیگر باخود اندیشید که شخصیت گوینده جمله را نباید از نظر دور داشت. گوینده این جمله ابوذر است. ابوذر، لقمان امت است و عقلی حکیمانه دارد. چاره‌ای نیست باید از خودش بخواهم توضیح بدهد. مجددا نامه‌ای به ابوذر نوشت و توضیح خواست.

ابوذر در جواب نوشت: مقصودم از محبوبترین و عزیزترین افراد در نزد تو، همان خودت هستی. مقصودم شخص دیگری نیست. تو خودت را از همه مردم بیشتر دوست داری. اینکه گفتم با محبوبترین عزیزانت دشمنی مکن، یعنی با خودت خصمانه رفتار نکن. مگر نمی‌دانی که هر خلاف و گناهی که انسان مرتکب می‌شود، مستقیما صدمه‌اش بر خودش وارد می‌شود و ضررش دامن خودش را می‌گیرد.

(ارشادالقلوب دیلمی)

یا ربّ النور و الظلام

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد