أعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّطانِ الرَّجیمِ
" قُل هَل تُرَبَّصونَ بِنا إلّا إحدَی الحُسنَیینِ وَ نَحنُ نَتَرَبَّصُ بِکُم أن یصیبَکُمُ اللهُ بِعَذابٍ مِّن عِندِهِ أو بِأیدینا فَتَرَبَّصوا إنّا مَعَکُم مُتَرَبِّصونَ "
"بگو: شما منافقان جز یکی از دو نیکوئی ( شهادت یا فتح ) چیزی می توانید بر ما انتظار برید؟ ولی ما درباره شما منتظریم که از جانب خدا به عذاب سخت گرفتار شوید یا به دست ما هلاک شوید، بنابراین شما در انتظار باشید که ما هم منتظر کار شما هستیم."
نبرد پیامکی شماره 3 (24/11/88)
مهلت ارسال پیامکها تا سه شنبه 27/11/88
1- رسول خدا در مورد کسی که در پی آموختن دانش است چه فرمود ؟ (بخش دوم مدنظر است.)5 امتیاز
2- شیخ بهایی در شعر زیبای خود چه کاری را برتر از حج و نماز شب میداند ؟ 5 امتیاز
3- عکس العمل همرزمان غواصی که در حال غرق شدن بود چه بود؟ 5 امتیاز
الف) تلاش برای نجات او ب) خداحافظی و طلب شفاعت ج) قول برگزاری مراسم ختم مناسب
فاتحان نبرد پیامکی تاکنون 1. امیرحسین
بخش مند 30 2. علیرضا مسعودی 20 3.علی کاوه 18 4. مجتبی فرش چی 17 5. مهدی نصیری 15
یا من قوله حق
اواخر ماه مبارک رمضان، یک شب، شایع شد که ماه را دیدهاند و فردا عید فطر است.
-کی دیده؟
-از کرمانشاه زنگ زدهاند.
-در کرمانشاه کی دیده؟
- مردم فلان محله.
قاصد فرستادیم از نزدیک تحقیق کند. گفتند نمازگزاران فلان مسجد دیدهاند. رفتند به آن مسجد. مردم گفتند ما از خادم شنیدیم که ماه دیده شده!
خادم را پیدا کردند، کور بود!
پیامبر اکرم(ص) فرمود: «برای دروغگویی، تو را همین بس که هر چه میشنوی بازگو کنی.»
(تنبیه الخواطر ج2 ص122)
یا من وعده صدق
قرار ما:
پنجشنبه 22 بهمن ماه
ساعت 8:30 صبح
روبروی درب مسجد امام حسن(ع)
هزینه رایگان
ساعت بازگشت: 2 بعدازظهر
نبردپیامکیشماره۲
(17/11/88)
1. انحصار ساخت موشک حوت در دست کدام دو کشور است وسرعت آن چند برابر اژدرهای معمولی است و علت سرعت بالای آن چیست؟ (10 امتیاز)
2. منظور مقام معظم رهبری از خم در " سر خم می سلامت شکند اگر سبویی " چه بود؟ (5 امتیاز)
3. علت اشتباه گرفتن رب گوجه با کمپوت چه بود؟ (5 امتیاز)
الف) شباهت قوطی رب و کمپوت ب) شیطنت همرزمان ج) کنده شدن برچسب قوطی د) هیچ کدام
فاتحان نبرد پیامکی تا کنون |
|
1. امیرحسین بخش مند |
15 |
2. علیرضا مسعودی |
15 |
3. علی کاوه |
10 |
وَ مِن خُطبَتِهِ یصِفُ فیهِ المُتَّقین:
" وَ أمَّاالنَّهارَ فَحُلَماءُ عُلَماءُ، أبرارٌ أتقِیاءُ، قَد بَرَأهُم الخَوفُ بَریَ القِداحِ ینظُرُ إلَیهِمُ النَّاظِرُ فَیَحسَبُهُم مَرضی، وَ ما بِالقَومِ مِن مَرَضٍ؛ وَیقَولُ: لَقَد خولِطوُا! وَ لَقَد خالَطَهُم امرٌ عَظیمٌ! لایرضَونَ مِن أعمالِهِم القَلیلَ، یستَکثِرونَ الکَثیرَ. فَهُم لِأنفُسِهِم مُتَّهِمونَ، وَ مِن أعمالِهِم مُشفِقونَ."
ادامه مطلب ...
:::یاران جمارانی:::
عمریست که در بندم و زندانی خویشم
دلبسته راز دل توفانی خویشم
چون زلف شکن در شکن یار
در پیچ و خم غصه پنهانی خویشم
از بخت بدم نیست دگر سوز و گدازی
من سردتر از بخت زمستانی خویشم
مجروحم و دلخسته به پرواز شب تار
در حیرت کوچ از دل ظلمانی خویشم
آرام دل و مطمئنم از سفر خویش
تا در ره آن یار جمارانی خویشم
«مقام معظم رهبری»
مثلا آموزش آبی خاکی می دیدیم. می خواستم بلایی را که دیگران سر من آورده بودند سر بچه ها بیاورم. فکر می کردم همین که مثل کسایی که دارن غرق میشن شروع کنم به دست و پا زدن، از چپ و راست وارد و ناوارد می ریزند توی آب و باترس و دست پاچگی من را می کشند بیرون و کلی تر و خشکم می کنند و بعد می فهمند که با همه زرنگی کلاه سرشان رفته است.
دستم را به علامت کمک بالا بردن. و خلاصه نقش بازی کردن.
نخیر هیچکس گوشش بدهکار نبود.
جز یکی دو نفر که نزدیکم بودند. آنها هم مرا که با این وضع دیدند، شروع کردند دست تکان دادن: خداحافظ
اخوی شفاعت یادت نره
زمان: جمعه ، 9/11/ 1388
قرار: ساعت 8 صبح، روبروی مسجد امام حسن مجتبی(ع)
هزینه اردو: 3000 تومان
وسائل مورد نیاز: یک وعده ناهار
زمان بازگشت: ساعت 15به اطلاع کلیه اعضای کانون ولیعصر(عج) می رساند پس از یک ماه تعلیق سالن فوتبال (به مناسبت امتحانات پایان ترم اعضای کانون) از روز پنج شنبه مورخ ۱۳۸۸/۱۱/۱ تا پایان سال مجدداْ فعال خواهد شد.
به اطلاع کلیه اعضای جلسه زین العابدین(ع) می رساند روز شنبه مورخ ۱۳۸۸/۱۱/۳ فراخوان می باشد. حضور کلیه اعضای این جلسه در این روز الزامی است.